زنان روستایی افغانستان چگونه ستون‌های ناپیدای اقتصاد خانواده‌ها شده‌اند؟

حامیه نادری

طرز پرس

26 میزان 1403

02.jpg

در سال ۲۰۰۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۱۵ اکتبر را به عنوان «روز جهانی زنان روستایی» تعیین کرد. این روز از سال ۲۰۰۸ به منظور ارج نهادن به نقش کلیدی زنان روستایی در اقتصاد خانواده‌ها، توسعه کشاورزی، تأمین امنیت غذایی و مبارزه با فقر گرامی داشته می‌شود. همچنین در قطعنامه‌ای از کشورها خواسته شده است تا با همکاری نهادهای بین‌المللی و جامعه مدنی، اقداماتی برای بهبود شرایط زندگی زنان روستایی انجام دهند.

با این حال، واقعیت زنان روستایی افغانستان به شدت نگران‌کننده است. این زنان نه تنها در این مناسبت به رسمیت شناخته نشدند، بلکه همچنان با چالش‌ها و محرومیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند. زنان روستایی افغانستان به عنوان یکی از ستون‌های اصلی اقتصاد خانوارها، نقش حیاتی در زندگی روزمره ایفا می‌کنند.

نقش اقتصادی زنان روستایی افغانستان

زنان روستایی افغانستان به عنوان تأمین‌کنندگان اصلی معیشت خانواده‌ها، فعالیت‌های متعددی را در زمینه‌های مختلف اقتصادی انجام می‌دهند که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود:

۱- دامداری:
بسیاری از زنان روستایی مسئولیت نگهداری از دام‌های خانواده را بر عهده دارند. این زنان روز خود را با دوشیدن شیر گاوها و گوسفندان آغاز کرده و خوراک آنها را تأمین می‌کنند. محصولات لبنی، نه تنها نیازهای غذایی خانواده را برآورده می‌سازد، بلکه با فروش اضافی آنها، درآمدی نیز به دست می‌آورند.
۲- مرغداری:
پرورش مرغ و جمع‌آوری تخم‌مرغ نیز از دیگر فعالیت‌های اصلی زنان روستایی است. این کار علاوه بر تأمین منابع غذایی، پول نقدی برای خانواده فراهم می‌آورد و به استقلال مالی آنها کمک می‌کند.
۳- کشاورزی:
زنان روستایی معمولاً در کارهای کشاورزی همچون درو کردن و جمع‌آوری محصولات کشاورزی با مردان همکاری می‌کنند. در کنار مسئولیت‌های خانگی، آنها نقش مؤثری در تولیدات کشاورزی دارند و بسیاری از خانواده‌ها به فعالیت‌های آنها وابسته‌اند.
۴- خیاطی و صنایع دستی:
زنان روستایی همچنین به هنرهای دستی مانند قالی‌بافی، سوزن‌دوزی و خیاطی می‌پردازند. این فعالیت‌ها نه تنها به تأمین نیازهای خانواده کمک می‌کند، بلکه محصولاتی تولید می‌کنند که قابلیت فروش و تأمین درآمد اضافی را دارد.

حقوق زنان روستایی افغانستان

علیرغم نقش اقتصادی حیاتی که زنان روستایی ایفا می‌کنند، بسیاری از آنها از حقوق اساسی خود محروم هستند. بسیاری از این زنان به دلیل سنت‌های محلی، از حقوق مالکیت زمین یا ارث بهره‌مند نمی‌شوند و در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی خانواده نقشی ندارند. همچنین، تلاش‌های اقتصادی و اجتماعی آنها به طور سیستماتیک نادیده گرفته می‌شود و فرصت‌های کمی برای بهبود وضعیت اقتصادی‌شان وجود دارد.

چالش‌ها و نیازها

۱- دسترسی به آموزش:
یکی از بزرگترین چالش‌هایی که زنان روستایی با آن مواجه‌اند، دسترسی محدود به آموزش است. بسیاری از آنها از تحصیلات بازمانده‌اند که مانع از رشد اقتصادی و اجتماعی آنها می‌شود. ایجاد مکاتب محلی و ارائه آموزش‌های حرفه‌ای می‌تواند به تغییر شرایط زندگی این زنان کمک کند و به آنها فرصت‌های جدیدی برای بهبود وضعیت معیشتی بدهد.

۲- خدمات صحی و روانی:
زنان روستایی غالباً به خدمات صحی کافی دسترسی ندارند، به ویژه در دوران بارداری و زایمان. تأمین خدمات صحی سیار و تربیت نیروهای بومی در زمینه مراقبت‌های صحی می‌تواند به بهبود سلامت آنها و خانواده‌هایشان کمک کند. علاوه بر این، فراهم‌کردن خدمات روانی برای زنانی که از خشونت یا آسیب‌های روانی ناشی از جنگ رنج می‌برند، ضروری است.

۳- شبکه‌های حمایتی:
زنان روستایی نیاز به شبکه‌های حمایتی دارند تا از طریق آنها از یکدیگر یاد بگیرند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ایجاد گروه‌های همیاری و تعاونی‌های محلی می‌تواند به زنان کمک کند تا با تکیه بر یکدیگر، بر مشکلات فائق آیند و در اقتصاد محلی نقش مؤثرتری ایفا کنند.

۴- عدم دسترسی زنان روستایی به عدالت:
از جمله چالش های زنان در روستا ها عدم دسترسی آنها به عدالت است. مقررات تبعیض آمیز ناظر بر مالکیت زمین و اموال، فقدان دسترسی به اطلاعات قوانین حمایتی از زنان، هزینه بالای وکیل، کلیشه های موجود در زمینه خشونت خانگی و یکی دیگر از سنت های ناپسند اجتماعی محکمه های صحرایی میباشد که زیان های زیادی را به زنان وارد کرده است. نقش زنان روستایی با توجه به تفاوت های جغرافیایی و فرهنگی جوامع، فرق می کند. با این وجود، معضل مشترک اغلب زنان روستایی عدم خود کفایی آنان است. با توجه به درآمد کم، کار زنان روستایی واجد ارزش کمتر شمرده شده، در حالی که فعالیت های مردان و پسران دارای ارزش بیشتر دانسته می شود. این رویکرد سبب می شود که زنان اغلب به منزله همکار محسوب شوند و مردان سرپرست خانواده تلقی گردند. این در حالیست که زنان، تولید کننده نیمی از مواد غذایی در جهان اعلام شده اند. در اموری مانند کاشت دانه های غذایی، کاشت سبزیجات در باغ های خانگی، ماهیگیری و کار در مزرعه و نگهداری از حیوانات و غیره اشتغال دارند. مراقبت از کودکان، افراد بیمار، و سالخوردگان نیز معمولا مسئولیت زنان قلمداد می شود.

۵- زنان روستایی و صنایع دستی :
یکی از مهمترین فعالیت های زنان روستایی اشتغال درزمنیه صنایع دستی می باشد. زنان روستایی از طریق گسترش، آموزش، توسعه صنایع دستی، ارتقا کیفیت تولیدات صنایع دستی و ایجاد زمینه های توسعه‌یی می‌توانند تا حد زیادی به خودکفایی برسند و شرایط مناسب تر اجتماعی برای خود فراهم کنند.
همچنان توسعه صنایع کوچک و ایجاد مراکز فنی و حرفه‌ای در روستاها، متناسب با ظرفیت‌های هر منطقه از راهکارهای توسعه در روستاها محسوب می‌شود. تامین امکانات زیرساختی در روستاها از جمله آب، برق، گاز، مسایل صحی و ایجاد مراکز آموزشی با امکانات بلند در روستاها، ایجاد مراکز حقوقی و عدالت خواهی برای زنان، استفاده از روش‌های نوین کشاورزی و آبیاری، تغییر الگوی کشت، کشت محصولات سودآور متناسب با اقلیم، نیز می‌تواند در انکشاف وضعیت روستا‌ نشینان به ویژه زنان روستا نشین سودمند باشد. توانمند سازی مردم روستا علاوه‌ بر افزایش اشتغال و رونق تولید، کمک بزرگی به تحقق اقتصاد می‌کند. روستاها میتواند به هدف گردشگری با داشتن جاذبه‌های تاریخی، طبیعی و مذهبی در توسعه اقتصادی منطقه نقش مهمی ایفا کنند.

فشرده کلام؛

زنان روستایی افغانستان به عنوان ستون‌های ناپیدای اقتصاد خانواده‌ها، نه تنها باید در برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گیرند، بلکه باید به حقوق و نیازهای آنها توجه ویژه‌ای صورت گیرد. توانمندسازی این زنان از طریق آموزش، دسترسی به خدمات بهداشتی و ایجاد شبکه‌های حمایتی می‌تواند به بهبود شرایط زندگی آنها و کل جامعه کمک کند. این نیاز به توجه و همکاری جدی دولت و نهادهای بین‌المللی دارد تا شرایط مناسبی برای رشد و شکوفایی زنان روستایی فراهم گردد.

توجه به این موارد و به رسمیت شناختن نقش کلیدی زنان روستایی در اقتصاد افغانستان، گامی اساسی به سوی توسعه پایدار و کاهش فقر در کشور خواهد بود. این امر نه تنها به نفع زنان روستایی، بلکه به نفع کل جامعه افغانستان خواهد بود.