
پنجمین دور از نشست ویانا برای یک «افغانستان دموکراتیک» در حالی برگزار شده است که کشور همچنان در بحران عمیق سیاسی، امنیتی و اقتصادی فرو رفته و نشانهای از تغییر اساسی در وضعیت حاکم دیده نمیشود. مسولان این نشست مدعی اند که نشست امروزه با حضور بیش از ۹۰ نماینده از «گروههای مختلف سیاسی و جبهات مقاومت» برگزار شده است. اما پرسش اساسی اینجاست که آیا این نوع گردهماییها، آن هم در فضای غربی و به دور از واقعیتهای افغانستان، قادر به ایجاد تغییرات ملموس خواهند بود؟
چالشهای مشروعیت و نفوذ
یکی از نقدهای اصلی به روند ویانا، نبود ارتباط مؤثر آن با داخل افغانستان است. اشتراککنندگانی که در این نشستها حضور دارند، عمدتاً در تبعید به سر میبرند و از نفوذ واقعی بر ساختارهای قدرت داخل کشور محروماند. طالبان، به عنوان نیروی حاکم در افغانستان، نه تنها در این گفتگوها نمایندهای ندارد، بلکه حتی هیچ تعهدی به پذیرش نتایج این نشستها نشان نداده است. این امر باعث شده که روند ویانا بیش از آنکه یک پروسه عملی برای تغییر وضعیت افغانستان باشد، به یک گفتگوی سمبولیک میان نیروهای اپوزیسیون تبدیل شود.
خلأی قدرت و ناتوانی در ارائه یک بدیل واحد
یکی از اهداف اصلی این نشست، بررسی راههای پر کردن خلأ قدرت در افغانستان و تلاش برای ایجاد یک مسیر پایدار به سوی صلح است. اما پراکندگی اپوزیسیون، اختلافات عمیق میان گروههای مختلف و عدم ارائه یک استراتژی واحد، همچنان به عنوان موانع جدی باقی مانده است. تنها چهرههایی مانند احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی و پسر احمد شاه مسعود، و همچنان یاسین ضیا، رئیس جبهه آزادی افغانستان، در این نشست حضور دارند، اما این چهرهها از نفوذ قابل ملاحظه در داخل افغانستان برخوردار نیستند و همچنان تاهنوز نتوانسته اند که یک توافق جامع و عملی برای مقابله با طالبان و یا یک آلترناتیو مشخص ارائه کنند.
روندی در دست غرب، بدون حضور مردم افغانستان
یکی دیگر از چالشهای روند ویانا، وابستگی آن به حمایت و جهتدهی کشورهای غربی است. تجربه نشان داده که هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت افغانستان، بدون مشارکت واقعی مردم داخل کشور و بدون حضور بازیگران اصلی داخلی، نتیجهای نخواهد داشت. کشورهای غربی که خود در دو دهه گذشته نقش کلیدی در مدیریت افغانستان داشتند، اکنون با برگزاری چنین نشستهایی تلاش دارند تا حضور نمادین خود را در معادلات افغانستان حفظ کنند، بدون آنکه یک راهکار عملی برای آینده ارائه دهند.
نتیجه؛ آیا ویانا میتواند راهگشا باشد؟
در حالی که نشستهای ویانا بر ایجاد یک مسیر دموکراتیک برای افغانستان تأکید دارند، اما نبود مشروعیت داخلی، عدم حضور طالبان، نبود یک استراتژی عملیاتی و تفرقه میان گروههای اپوزیسیون، این روند را به یک پروسه کماثر تبدیل کرده است. اگر این نشستها قرار است تأثیرگذار باشند، باید از سطح گفتوگوهای تشریفاتی فراتر رفته، با نیروهای واقعی داخل افغانستان ارتباط برقرار کنند و یک نقشه راه مشخص و قابل اجرا برای آینده افغانستان ارائه دهند. در غیر این صورت، ویانا نیز به سرنوشت سایر ابتکارات ناکام در مسیر بازسازی یک افغانستان دموکراتیک دچار خواهد شد.