
بعد از گذشت سه سال از تسلط طالبان بر افغانستان، اکنون رژیم این گروه با مجموعهای از چالشهای داخلی و خارجی مواجه شده است و به نظر میرسد که زنگ فروپاشی شیرازه حکومتداری طالبان به صدا در آمده است.
اگرچه طالبان در ابتدا تلاش داشتند که یک چهرهای باثبات از حکومت خود را به نمایش بگذارد، اما مجموعهای از بحرانهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی نشان میدهد که این گروه با دشواریهای عمیقی روبهرو است. در این گزارش، ده عامل کلیدی که بر بیثباتی حکومت طالبان دلالت دارند، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
۱. اختلافات درونی و چالشهای رهبری
در حالی که طالبان در ابتدا با وحدت نسبی به قدرت رسید، گزارشهای اخیر نشان میدهد که اختلافات داخلی میان جناحهای مختلف این گروه افزایش یافته است. تنشهای درونسازمانی، رقابت بر سر قدرت و تصمیمگیریهای کلان، موجب شده است که کارایی حکومتی طالبان تحت تأثیر قرار گیرد. این اختلافات در برخی موارد به جابهجایی مقامات و حتی حذف برخی چهرههای برجسته طالبان منجر شده است.
۲. بحران اقتصادی و سقوط معیشتی مردم
یکی از جدیترین بحرانهایی که طالبان با آن روبهرو است، بحران اقتصادی شدید در افغانستان است. مسدود شدن داراییهای مالی این کشور، قطع کمکهای بینالمللی و کاهش تجارت خارجی، تأثیرات سنگینی بر وضعیت اقتصادی مردم گذاشته است. گزارشهای سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد مردم افغانستان با فقر شدید مواجه هستند و بیکاری در حال افزایش است.
۳. عدم به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان
طالبان هنوز نتوانسته است مشروعیت بینالمللی کسب کند. هیچ کشور مهمی این گروه را بهعنوان حکومت رسمی افغانستان به رسمیت نشناخته است. این مسئله باعث شده است که طالبان از دسترسی به منابع مالی و روابط اقتصادی پایدار محروم شود و در نتیجه، مشکلات داخلی این گروه افزایش یابد.
۴. محدودیتهای اجتماعی و افزایش نارضایتی عمومی
یکی از مواردی که موجب نارضایتی عمومی شده، اعمال محدودیتهای گسترده اجتماعی است. سیاستهای سختگیرانه در حوزههای آموزشی، کاری و رسانهای، موجب کاهش آزادیهای فردی و اجتماعی شده است. این اقدامات واکنشهای گستردهای را در داخل و خارج از افغانستان به همراه داشته و بر میزان مخالفتهای مردمی افزوده است.
۵. افزایش اعتراضات و نافرمانیهای مدنی
در طول سه سال اخیر، اعتراضات مردمی و نافرمانیهای مدنی علیه سیاستهای طالبان افزایش یافته است. برخی گروههای مدنی، بهویژه زنان، با برگزاری تجمعات و اعتراضات مسالمتآمیز، مخالفت خود را با سیاستهای جاری ابراز کردهاند. این اعتراضات، علاوه بر افزایش هزینههای امنیتی برای طالبان، مشروعیت داخلی این گروه را نیز به چالش کشیده است.
۶. ظهور گروههای مقاومت مسلحانه
از زمان بازگشت طالبان به قدرت، گروههای مقاومت مسلحانه در مناطق مختلف افغانستان فعالیت خود را افزایش دادهاند. این گروهها در برخی نقاط، عملیات نظامی علیه طالبان انجام دادهاند و درگیریهای مسلحانه در برخی مناطق افزایش یافته است. علاوه بر تهدید نظامی، این مقاومتها پیام روشنی از مخالفت با حاکمیت طالبان به جامعه جهانی ارسال کردهاند.
۷. ناتوانی در مدیریت بحرانهای امنیتی
طالبان وعده داده بود که میتواند امنیت سراسری را تأمین کند، اما افزایش حملات تروریستی و ناامنی در مناطق مختلف افغانستان، این ادعا را زیر سوال برده است. حملات انفجاری، ترورهای هدفمند و افزایش فعالیت گروههای افراطی، چالشهای امنیتی جدیدی برای طالبان ایجاد کرده است که مدیریت آنها را دشوار ساخته است.
۸. محدودیتهای رسانهای و کاهش شفافیت حکومتی
طالبان با اعمال محدودیتهای گسترده بر رسانهها و روزنامهنگاران، تلاش کرده است تا روایتهای انتقادی را کنترل کند. با این حال، این رویکرد موجب کاهش شفافیت در حکومتداری شده و مردم را نسبت به عملکرد این گروه بیاعتماد کرده است. در نبود رسانههای مستقل، اطلاعات درباره وضعیت واقعی کشور بهسختی منتشر میشود، اما گزارشهای بینالمللی همچنان از مشکلات جدی حکومتی طالبان خبر میدهند.
۹. بحران مشروعیت داخلی و کاهش حمایت عمومی
با گذشت زمان، میزان حمایت مردمی از طالبان کاهش یافته است. در حالی که این گروه در ابتدا توانسته بود با استفاده از وعدههای امنیتی و ثبات اقتصادی، بخشی از حمایت عمومی را جذب کند، اما ناکامی در تحقق این وعدهها باعث شده است که مردم به تدریج از طالبان فاصله بگیرند. این کاهش حمایت داخلی، میتواند به بیثباتی بیشتر در حکومت طالبان منجر شود.
۱۰. چالشهای دیپلماتیک و کاهش همکاریهای منطقهای
در سالهای اخیر، برخی کشورهای منطقه که در ابتدا روابط نزدیکی با طالبان داشتند، سیاستهای خود را تغییر دادهاند. اختلافات دیپلماتیک بر سر مسائل مرزی، تجارت و همکاریهای امنیتی، موجب کاهش تعاملات طالبان با کشورهای همسایه شده است. این کاهش همکاریها، تأثیر منفی بر وضعیت اقتصادی و سیاسی این گروه داشته است.
نتیجهگیری
طالبان بعد از حاکمیت مجددشان تلاش کرده است که حکومتی پایدار و مقتدر را به نمایش بگذارد، اما شواهد نشان میدهد که این گروه با چالشهای عمیق و بحرانهای متعدد روبهرو است. از اختلافات داخلی گرفته تا بحران اقتصادی، نارضایتی عمومی، افزایش مقاومتهای مسلحانه و مشکلات امنیتی، همگی نشان میدهد که حکومت طالبان با مشکلات جدی دستوپنجه نرم میکند. در صورتی که این گروه نتواند اصلاحات اساسی را در سیاستهای خود ایجاد کند و راهحلی برای بحرانهای موجود بیابد، آینده آن در افغانستان نامشخص خواهد بود.