علیرغم ادعاهای مکرر طالبان درباره سرکوب داعش در افغانستان، این گروه همچنان به حملات انتحاری و بمبگذاریهای هدفمند ادامه میدهد. طی سه سال اخیر، داعش توانسته است چندین مقام ارشد طالبان را هدف قرار دهد و به ساختار قدرت این گروه آسیبهای جدی وارد کند.
در تازهترین حمله، خلیلالرحمان حقانی، سرپرست وزارت مهاجرین طالبان و یکی از اعضای کلیدی شبکه حقانی، در محل کارش در کابل توسط یک مهاجم انتحاری کشته شد. این حمله نهتنها اولین قتل یک وزیر طالبان در سه سال اخیر است، بلکه برای داعش یک پیروزی بزرگ به شمار میرود.
خلیلالرحمان حقانی از چهرههای برجسته شبکه حقانی بود و نقشی مهم در تقویت این شبکه و مشاوره به رهبران طالبان داشت. قتل او ضربهای سنگین به ساختار قدرت طالبان وارد کرد. پیش از او نیز مقامات دیگری از طالبان هدف حملات داعش قرار گرفتهاند. محمد داوود مزمل، والی طالبان در بلخ و یکی از افراد نزدیک به ملا هبتالله آخوندزاده، در سال ۱۴۰۱ در دفتر کارش کشته شد. او پیش از این مسئول مبارزه با داعش در ننگرهار بود. رحیمالله حقانی، روحانی بانفوذ طالبان و حامی ایدئولوژیک گروه، نیز در کابل بهدست داعش کشته شد. نثار احمد احمدی، معاون والی طالبان در بدخشان، در یک بمبگذاری کنار جاده جان باخت و صفیالله صمیم، فرمانده پیشین پلیس طالبان در بغلان، در یک مراسم فاتحه کشته شد.
حملات داعش نشاندهنده ضعف جدی در ساختار امنیتی طالبان است. مهاجمان داعش توانستهاند بارها از بازرسیهای امنیتی طالبان عبور کنند و مقامات ارشد را در دفاتر، مساجد و حتی مراسمهای رسمی هدف قرار دهند. تصاویر منتشرشده از دوربینهای مداربسته نشان میدهد که این حملات با برنامهریزی دقیق و نفوذ به دستگاههای امنیتی طالبان صورت گرفته است.
طالبان همیشه ادعا کردهاند که بر تمامی افغانستان کنترل دارند و امنیت سراسری را تأمین کردهاند، اما کشتهشدن مقامهای ارشد این گروه، مانند خلیلالرحمان حقانی و محمد داوود مزمل، نشاندهنده چالشهای جدی طالبان در مقابله با داعش است.
داعش با استفاده از روشهای کلاسیک خود، نظیر حملات انتحاری و بمبگذاری، تلاش میکند طالبان را تضعیف کرده و قدرت خود را به نمایش بگذارد. این گروه تاکنون وزارتخانهها، ادارات محلی، مساجد و حتی صف بانکها در قندهار را هدف قرار داده و تلفات زیادی برجای گذاشته است.
در کنار تهدیدات فیزیکی، داعش و طالبان در زمینه ایدئولوژیکی نیز در تضاد هستند. اگرچه هر دو گروه بر ایدئولوژی سلفی-جهادی تکیه دارند، رویکردهای آنان بهطور اساسی متفاوت است. داعش معتقد است که طالبان برای ایجاد یک “دولت اسلامی واقعی” با کفر همکاری میکند و به همین دلیل مخالف سرسخت طالبان است. از سوی دیگر، طالبان با مشکلات مالی و کمبود منابع برای تجهیز نیروهای امنیتی خود مواجه است. در حالی که داعش از منابع مالی بهدستآمده از قاچاق مواد مخدر و فعالیتهای زیرزمینی استفاده میکند، طالبان با فشارهای داخلی و کمبود بودجه روبروست.
علیرغم اینکه طالبان بهظاهر یکپارچه به نظر میرسند، در داخل این گروه شکافهایی وجود دارد که ممکن است بر توانایی آن در مقابله با داعش تأثیر بگذارد. رقابتهای داخلی، بهویژه میان اعضای شبکه حقانی و دیگر جناحها، میتواند باعث ضعفهای استراتژیک در مقابله با تهدیدات خارجی شود.
رزا اوتنبایوا، فرستاده ویژه سازمان ملل در افغانستان، اخیراً در شورای امنیت تأکید کرد که کشتهشدن خلیلالرحمان حقانی نشانهای از ضعف طالبان در تأمین امنیت و مدیریت کشور است. با وجود ادعاهای طالبان در خصوص شکست داعش، این گروه نشان داده است که میتواند نهتنها شهروندان عادی بلکه مقامهای ارشد طالبان را نیز هدف قرار دهد.
حملات داعش و نفوذ به ساختارهای امنیتی طالبان ثابت میکند که این گروه نهتنها نتواسته است داعش را شکست دهد، بلکه همچنان در برابر آن آسیبپذیر است. این روند تصویر طالبان بهعنوان یک نیروی تأمینکننده امنیت را زیر سوال برده و چالشهای جدیای را برای آینده این گروه به همراه دارد.