تحولات سوریه و واکنش‌های طالبان؛ تأثیرات منطقه‌ای و رقابت‌های ایدئولوژیک

حامیه نادری

طرز پرس

11 قوس 1403

45444.jpg

تحولات سوریه و واکنش‌های طالبان؛ تأثیرات منطقه‌ای و رقابت‌های ایدئولوژیک
در دو سال اخیر، بحران سوریه به یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین مسائلی تبدیل شده است که نه تنها بر وضعیت داخلی سوریه بلکه بر تحولات منطقه‌ای و روابط بین‌المللی تأثیرات گسترده‌ای گذاشته است. از یک سو، جمهوری اسلامی ایران همواره از دولت بشار اسد حمایت کرده و جنگجویان وفادار به رژیم را تقویت کرده است. از سوی دیگر، گروه‌های مختلف مسلح از جمله هیئت تحریرالشام و دیگر نیروهای اسلام‌گرا نیز در مناطق مختلف سوریه فعالیت می‌کنند که برخی از آن‌ها خواهان سرنگونی رژیم اسد هستند.

در این میان، گروه طالبان در افغانستان که پس از بازگشت به قدرت در 2021 توانسته است در عرصه بین‌المللی نقش قابل توجهی پیدا کند، واکنش‌های متفاوتی به تحولات سوریه نشان داده است. این واکنش‌ها به‌ویژه در فضای آنلاین و رسانه‌ها منتشر می‌شود، جایی که طالبان به‌ویژه در مناطق مختلف تحت سلطه خود، از گروه‌های مخالف اسد حمایت کرده‌اند. این نوع حمایت‌ها می‌تواند نشان‌دهنده نوعی هم‌گرایی ایدئولوژیک میان طالبان و برخی از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه و خاورمیانه  باشد که از نظر مذهبی و سیاسی اهداف مشترکی دارند.

حمایت رسانه‌ای طالبان از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه

یکی از مهم‌ترین موضوعات در حمایت طالبان از تحولات سوریه، نقش رسانه‌ها است. رسانه المرصاد، وابسته به استخبارات گروه طالبان، به‌طور علنی از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه حمایت کرده است. این رسانه در مطلبی که اخیراً منتشر کرده، از گروه تحریرالشام حمایت و نوشته است که “مجاهدین” این گروه توانسته‌اند بخش‌های وسیعی از سوریه را تحت کنترل خود درآورند. المرصاد به‌ویژه به عملیات‌های این گروه در حلب و پیشروی آن‌ها در این شهر اشاره کرده است. این نوع حمایت‌های رسانه‌ای به‌ویژه در کوران جنگ داخلی سوریه و پس از توافق‌نامه صلح میان طالبان و آمریکا، جایگاه طالبان را به‌عنوان حامی برخی گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه تقویت کرده است.

این حمایت‌ها از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه، در کنار حمایت‌های قبلی طالبان از دیگر گروه‌های جهادی، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های روابط بین‌المللی و منطقه‌ای است که طالبان به‌ویژه پس از بازگشت به قدرت در افغانستان با آن‌ها روبه‌رو است.

طالبان و موقعیت خود در قبال بحران سوریه

طالبان که به‌طور سنتی یک گروه سنی‌گرا است، در برابر حکومت بشار اسد که متحد ایران است، موضعی بی‌طرف یا حتی مخالف دارد. طالبان به دلیل ایدئولوژی سنی و رقابت‌های دیرینه با حکومت‌های شیعه‌محور، به‌طور طبیعی به‌دنبال ایجاد روابط نزدیک با رژیم سوریه نیستند. این امر در حالی است که ایران به‌عنوان یکی از حامیان اصلی بشار اسد، همیشه بر لزوم حفظ و تقویت دولت اسد در برابر مخالفان تأکید کرده است.

واکنش‌های اخیر کاربران طالبان در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که این گروه از پیشروی هیئت تحریرالشام، یکی از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه، حمایت می‌کند. در این واکنش‌ها، برخی از اعضای طالبان، به‌طور مستقیم از موفقیت‌های گروه‌های مخالف اسد ابراز خوشحالی کرده‌اند. این نوع واکنش‌ها می‌تواند نشان‌دهنده نوعی هم‌گرایی ایدئولوژیک میان طالبان و برخی از گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه باشد، به‌ویژه در مواردی که از نظر مذهبی و سیاسی دارای هدف‌های مشترک هستند.

تفاوت‌های موضعی ایران و طالبان

اینکه طالبان به‌طور علنی از گروه‌های مخالف بشار اسد حمایت می‌کند، خود بازتاب‌دهنده اختلافات و تفاوت‌های اساسی میان ایران و طالبان است. ایران که به‌طور مستمر در حمایت از رژیم بشار اسد در سوریه فعال بوده است، این کشور را جزئی از «محور مقاومت» می‌داند که هدف آن مقابله با نفوذ غرب در منطقه است. در مقابل، طالبان که به دلیل ایدئولوژی سنی خود، علاقه‌ای به حمایت از بشار اسد ندارند، تمایل دارند تا از مخالفان این رژیم حمایت کنند.

این اختلافات در زمینه حمایت از گروه‌های مختلف در سوریه، نشان‌دهنده شکاف‌های گسترده‌تر در سیاست‌های منطقه‌ای میان ایران و طالبان است. در حالی که ایران به‌دنبال حفظ رژیم بشار اسد و تقویت نفوذ خود در منطقه است، طالبان تلاش دارند تا ارتباطات خود را با گروه‌های جهادی سنی در منطقه گسترش دهند. این تفاوت‌های ایدئولوژیک و سیاسی، بر روابط میان دو کشور، حتی در زمینه‌های مختلف امنیتی و اقتصادی، تأثیرگذار خواهد بود.

تهدیدات امنیتی و سیاسی برای منطقه

با توجه به تحولات اخیر، یکی از نگرانی‌های عمده در منطقه، افزایش نفوذ گروه‌های اسلام‌گرای افراطی است که از پیروزی طالبان در افغانستان الهام گرفته‌اند. این گروه‌ها، از جمله هیئت تحریرالشام، با گسترش دامنه فعالیت‌های خود در سوریه و دیگر مناطق خاورمیانه، ممکن است تهدیدات جدیدی برای امنیت منطقه ایجاد کنند. به‌ویژه در آسیای میانه، که درگیری‌های مذهبی و قومی می‌تواند تهدیداتی جدی برای ثبات این مناطق به همراه داشته باشد، تقویت این گروه‌ها می‌تواند به گسترش افراط‌گرایی و بی‌ثباتی دامن بزند.

این تهدیدات نه تنها بر کشورهای همسایه افغانستان و سوریه، بلکه بر منافع جهانی نیز تأثیرگذار خواهد بود. قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده، روسیه و چین ممکن است برای مدیریت این بحران‌ها تلاش کنند، اما در عین حال اختلافات داخلی میان کشورهای منطقه، به‌ویژه ایران و طالبان، می‌تواند پیچیدگی‌های بیشتری را به این بحران اضافه کند.

نتیجه‌گیری

با توجه به تحولات اخیر در سوریه و واکنش‌های طالبان، می‌توان نتیجه گرفت که این گروه به‌طور فزاینده‌ای به‌دنبال گسترش روابط خود با گروه‌های سنی‌گرا و مخالف رژیم‌های شیعه‌محور است. این امر می‌تواند تنش‌های بیشتری را در روابط منطقه‌ای ایجاد کند، به‌ویژه در زمینه سیاست‌های ایران که به‌طور مستمر از رژیم بشار اسد حمایت کرده است. در این میان، منطقه در معرض تهدیدات فزاینده‌ای قرار دارد که نیاز به مدیریت دقیق و دیپلماسی هوشمند برای کاهش این تنش‌ها دارد.

در نهایت، گسترش نفوذ گروه‌های اسلام‌گرای افراطی، که از جمله آن‌ها می‌توان به هیئت تحریرالشام اشاره کرد، بر امنیت منطقه و جهانی تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین، برای کاهش این تهدیدات، جامعه بین‌المللی باید با دقت به این تحولات نگاه کرده و رویکردهای دیپلماتیک و امنیتی مناسب برای مقابله با این چالش‌ها اتخاذ کند.