بازگشت ترامپ به کاخ سفید؛ کابوسی برای متحدان آمریکا یا فرصتی برای تغییر؟

حامیه نادری

طرز پرس

9 عقرب 1403

OIP (2).jpg

روزنامه فایننشال تایمز گزارش داد که سیاست‌های غیرقابل پیش‌بینی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواهان، نگرانی و تردیدهایی را درباره پیامدهای احتمالی اقتصادی جهانی در صورت بازگشت وی به کاخ سفید ایجاد کرده است.

فایننشال تایمز نوشت: متحدان سنتی آمریکا در اروپا وآسیا، چه در میان دوستان و چه دشمنان این کشور، کاملا به این نکته واقفند که ترامپ آن‌ها را تا بازگشت احتمالی‌اش به کاخ سفید در حالت انتظار نگه خواهد داشت، در حالی که همچنان سوالات زیادی در مورد برنامه‌های وی بی‌پاسخ مانده است. با این حال، به گفته دستیاران ترامپ، موضع رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا در بعضی مسائل به‌طور واضح مشخص است.

آنها تاکید دارند که ترامپ در صورت بازگشت به دفتر ریاست‌جمهوری، گام‌های سریعی برای پایان دادن به درگیری‌ها در خاورمیانه و اوکراین خواهد برداشت. همچنین، وی تعرفه‌های سنگینی علیه متحدان آمریکا اعمال می‌کند تا آنان را به سرمایه‌گذاری بیشتر در دفاع و برابری تجاری با آمریکا وادار کند. ترامپ در عین حال فشارهای خود را بر چین ادامه خواهد داد.

شعار «آمریکا اول» ترامپ که به باور متحدان و دستیارانش در صورت پیروزی مجدد نیز ادامه خواهد داشت، برنامه‌ای است که به‌صورت یک معیار ساده، برتری تجاری کشورهای مختلف نسبت به آمریکا را بررسی می‌کند و دوستان و دشمنان این کشور را به یک میزان مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

بیل هگرتی، سناتور آمریکایی و سفیر پیشین آمریکا در ژاپن، گفت که مهم نیست کشوری دوست باشد یا دشمن، اگر شریک تجاری ماست، باید تراز تجاری منصفانه‌ای را رعایت کند.

مخالفان ترامپ برنامه‌های او را عجولانه و بی‌پروا می‌دانند، و بسیاری از اقتصاددانان نیز این سیاست‌ها را از لحاظ اقتصادی ضعیف ارزیابی می‌کنند. آنها اذعان دارند که نگرش درون‌گرایانه ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری‌اش تاثیر خود را نه تنها در میان جمهوری‌خواهان، بلکه در بین دموکرات‌ها نیز بر دیدگاه آمریکا در عرصه بین‌المللی گذاشته است.

بیشتر متحدان آمریکا بر این باورند که در صورت پیروزی مجدد ترامپ، روابط آن‌ها با این کشور با چالش‌های جدیدی مواجه خواهد شد. آنها به یاد می‌آورند که در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، بسیاری از مقامات سیاست خارجی آمریکا از وی فاصله گرفتند و حتی در برخی موارد، انتقادات شدیدی علیه دولت او مطرح کردند.

افرادی که از ترامپ حمایت می‌کنند نیز اذعان دارند که متحدان آمریکا حق دارند نگران باشند. ریک گرنل، یکی از نزدیکان ترامپ که در صورت پیروزی او در انتخابات ممکن است نقش مهمی را ایفا کند، اظهار داشت که پیش‌بینی‌پذیری در رفتار ترامپ دشوار است. وی گفت: دشمنان آمریکا دوست دارند که رئیس‌جمهوری پیش‌بینی‌پذیر در کاخ سفید باشد، اما ترامپ و مردم آمریکا قابل پیش‌بینی نیستند.

حامیان سیاست خارجی ترامپ تلاش می‌کنند اتهام انزواطلبی به او را کاهش دهند. این اتهام که یادآور نگرش‌های دهه ۱۹۳۰ میلادی است، از سوی حامیان ترامپ با این ادعا پاسخ داده می‌شود که اگر آمریکا نیاز به استفاده از قدرت نظامی داشته باشد، آن را به‌طور انتخابی به کار خواهد گرفت.

مایک والز، یکی از جمهوری‌خواهان حامی ترامپ، اظهار داشت که ناتو باید سهم بیشتری در هزینه‌های دفاعی داشته باشد. به عقیده وی، اگر آن‌ها اکنون این نقش را برعهده نگیرند، چه زمانی این نقش را ایفا خواهند کرد؟

پس از فشارهای ترامپ در دور نخست ریاست‌جمهوری، اعضای ناتو و متحدان آمریکا در شرق آسیا سهم خود در بودجه دفاعی را افزایش داده‌اند. تا ژوئن ۲۰۲۳، ۲۳ عضو از ۳۲ عضو ناتو به اهداف تعیین‌شده از سوی آمریکا مبنی بر افزایش دو درصدی بودجه دفاعی خود دست یافته‌اند، که این رقم دو برابر چهار سال پیش بوده است.

بخش دیگری از گزارش فایننشال تایمز به تمرکز ترامپ بر مسائل اقتصادی پرداخته و اشاره دارد که او در صورت بازگشت به قدرت، احتمالاً با سیاست‌هایی جدی‌تر در حوزه تعرفه‌ها و حمایت از تولید داخلی عمل خواهد کرد. در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود، ترامپ با افزایش تعرفه‌ها بر کالاهای وارداتی تلاش کرد تولیدات داخلی را تقویت کند، و حالا برخی مشاوران نزدیک او باور دارند که وی آماده است تعرفه‌های بالاتری را علیه کالاهای وارداتی وضع کند؛ از جمله تعرفه‌ای ۲۰ درصدی بر تمام واردات به آمریکا و تا ۶۰ درصد بر محصولات چینی. سناتور هگرتی معتقد است که «تعرفه‌های سراسری» رویکردی کاملاً عملی است که می‌تواند صنایع داخلی آمریکا را حمایت کند، اگرچه بسیاری نگران عواقب این سیاست‌ها برای بازارهای جهانی و اقتصاد بین‌المللی هستند.

در این سناریو، متحدان تجاری آمریکا در اروپا و آسیا به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت پیروزی مجدد ترامپ، روابط دوجانبه با واشنگتن از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد تا مشارکت در ائتلاف‌های چندجانبه، به‌ویژه ائتلاف‌هایی که در دوره بایدن تقویت شده بودند. البرتی کولبی، از مقامات سابق پنتاگون، می‌گوید که دولت ترامپ همچنان از ائتلاف‌ها حمایت خواهد کرد، اما رویکردی متفاوت و مبتنی بر خوداتکایی و منافع مشترک خواهد داشت.

به عنوان مثال، او به کره جنوبی، هند و اسرائیل اشاره می‌کند، کشورهایی که به باور او، تمایل به اتخاذ تصمیمات مستقل و توانایی پیگیری اهداف مشترک دارند، هرچند که ممکن است در همه موارد با سیاست‌های آمریکا هم‌راستا نباشند. این دیدگاه نشان می‌دهد که دولت دوم ترامپ احتمالاً تعاملات بین‌المللی را به شکل دوجانبه‌تر و با انتظار از شرکای خود برای افزایش مسئولیت‌پذیری دنبال خواهد کرد.

همچنین، فایننشال تایمز به نقل از مشاوران ترامپ اشاره می‌کند که وی در نظر دارد به جای تمرکز بر چندجانبه‌گرایی و همکاری‌های گسترده، ائتلاف‌های کوچکتری را با کشورهایی که تمایل به همکاری دارند، تشکیل دهد. این رویکرد ترامپ را از یک سیاست خارجی سنتی و مبتنی بر ائتلاف‌های گسترده به سمت راهبردی هدایت می‌کند که تمرکز آن بیشتر بر حفظ منافع فوری آمریکا و شرکای نزدیک خواهد بود.

در زمینه جنگ اوکراین، فایننشال تایمز نوشته است که ترامپ طرحی دارد که شباهت‌هایی به توافقات شکست‌خورده مینسک در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ دارد. این توافقات در آن زمان تلاش داشت با ایجاد خودمختاری برای مناطق روس‌زبان اوکراین، جنگ را خاتمه دهد، اما هرگز به اجرا نرسید. به گفته یکی از مشاوران ترامپ، این بار نیز ممکن است به دنبال راه‌حلی مشابه برای پایان دادن به جنگ اوکراین باشد که به نحوی خواسته‌های طرفین را در نظر بگیرد.

حامیان ترامپ بر این باورند که اوکراین در جنگ فعلی با روسیه در حال شکست است و مذاکره با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، برای جلوگیری از تلفات بیشتر ضروری است. این دیدگاه در حالی مطرح می‌شود که بسیاری از مقامات جمهوری‌خواه در حزب ترامپ همچنان رویکردهای مختلفی نسبت به بحران اوکراین دارند.

در تحلیل شورای روابط خارجی اروپا، حزب جمهوری‌خواه به سه دسته اصلی تقسیم شده است: گروهی که طرفدار سیاست انزواگرایی هستند و شعار “اول آمریکا” را در اولویت دارند، گروهی که تمرکز خود را بر چین و مسائل مرتبط قرار داده‌اند، و گروه سوم که همچنان به قدرت‌نمایی آمریکا در سطح جهان اعتقاد دارند و در سنا از نفوذ بالایی برخوردارند. دو گروه اول معتقدند که مسأله اوکراین باید بیشتر به اروپا واگذار شود و آمریکا از مداخله مستقیم خودداری کند.

در زمینه سیاست‌های انرژی، مایک والز از جمهوری‌خواهان حامی ترامپ تاکید دارد که ترامپ می‌تواند با افزایش تولید نفت و گاز و کاهش قیمت‌ها، اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار دهد. به گفته او، این سیاست می‌تواند به عنوان یک اهرم فشار اقتصادی قوی علیه مسکو عمل کند، هرچند که احتمالاً کشورهای نفت‌خیز مانند عربستان سعودی که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ از وی حمایت می‌کردند، از این سیاست ناراضی خواهند بود.

فایننشال تایمز در بخش دیگری از گزارش خود به تأثیرات سیاست‌های تجاری ترامپ بر شرکای اقتصادی جهانی اشاره کرده و نوشته است که این سیاست‌ها می‌توانند باعث ایجاد نوسانات جدی در بازارهای جهانی شوند.

به نوشته این روزنامه ، یکی از نگرانی‌های عمده رهبران اقتصادی جهان، افزایش تعرفه‌های گسترده و اقدامات تلافی‌جویانه تجاری است که می‌تواند روند کاهش تورم جهانی را کند کرده و به افزایش بدهی‌های جهانی دامن بزند. لستجا کگانیاگو، رئیس بانک مرکزی آفریقای جنوبی، هشدار داده که در صورتی که تعرفه‌های گسترده اعمال شود و کشورها نیز با اقدامات مشابه پاسخ دهند، جهان با افزایش قیمت‌ها و چالش‌های بیشتر در کاهش فشارهای تورمی روبرو خواهد شد.

کریستین لیندز، وزیر مالیه آلمان، در مصاحبه‌ای با این رسانه تاکید کرده است که در جنگ تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا، هیچ برنده‌ای نخواهد بود و هر دو طرف متحمل هزینه‌های سنگینی خواهند شد. کریستالینا جورجیوا، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول نیز در همین زمینه خواستار آغاز کاهش بدهی‌های انباشته ناشی از همه‌گیری کرونا شده و هشدار داده است که در غیر این صورت، اقتصاد جهانی با آینده‌ای مواجه خواهد شد که رشد پایینی را تجربه کرده و نارضایتی عمومی را افزایش خواهد داد.

جورجیوا در یک کنفرانس خبری اشاره کرد که نگرانی‌ها پیرامون بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید در گفتگوهای صندوق بین‌المللی پول مطرح شده، اما بحث‌ها بیشتر بر حل مشکلات موجود اقتصادی متمرکز بوده است. به گفته وی، اعضای صندوق بین‌المللی پول درک می‌کنند که انتخابات، مسئله‌ای داخلی برای مردم آمریکا است و بر آنچه این سازمان می‌تواند برای رویارویی با چالش‌های اقتصادی انجام دهد، تمرکز دارند.

در کل، فایننشال تایمز در گزارش خود نشان می‌دهد که بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت، نگرانی‌های جدی برای متحدان سنتی آمریکا و بازارهای جهانی ایجاد کرده و آینده روابط بین‌المللی و ثبات اقتصادی را با سوالات زیادی روبرو کرده است.