فقر یکی از چالشهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی در افغانستان است که بر زندگی میلیونها نفر از مردم این کشور تأثیر میگذارد. بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، افغانستان با یکی از بالاترین نرخهای فقر مطلق و نسبی در جهان مواجه است. فقر به معنای عدم دسترسی به نیازهای اساسی مانند غذا، آب، مسکن، آموزش و صحت است و میتواند به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود. این گزارش به تحلیل عوامل فقر، وضعیت کنونی اقتصاد افغانستان و پیامدهای اجتماعی آن میپردازد.
انواع فقر
فقر به دو دسته عمده تقسیم میشود: فقر مطلق و فقر نسبی. فقر مطلق به معنای نبود امکانات و نیازهای اساسی برای بقا است. در این وضعیت، افراد نمیتوانند نیازهای ابتدایی خود مانند غذا و سرپناه را تأمین کنند. فقر نسبی به معنای نداشتن دسترسی به درآمد و استانداردهای زندگی متناسب با جامعه است. هر دو نوع فقر در افغانستان گسترده است و به ویژه در مناطق روستایی و جنگزده برجستهتر میباشد.
عوامل فقر در افغانستان
فقر در افغانستان به دلایل مختلفی از جمله عدم رشد اقتصادی، نبود فرصتهای شغلی و زیرساختهای ضعیف ایجاد شده است. اما در این میان، باید تأثیر سیاستهای طالبان بر تشدید این بحران نیز مورد توجه قرار گیرد.
۱- محدودیتهای طالبان علیه زنان: یکی از عوامل اصلی افزایش فقر در دوران حکومت طالبان، محدودیتهای شدید آنها علیه زنان است. طالبان با ممنوعیت کار و تحصیل زنان، تعداد زیادی از خانوادهها را از یک منبع درآمدی حیاتی محروم کردهاند. این محدودیتها بهویژه در بخشهایی مانند آموزش و صحت، زنان را از اشتغال و دسترسی به فرصتهای اقتصادی محروم کرده است. این وضعیت باعث شده که بسیاری از خانوادهها دچار فقر شدید شوند و توانایی تأمین نیازهای اساسی خود را از دست بدهند.
۲- نبود برنامههای اقتصادی جامع: طالبان تاکنون هیچ برنامه منسجم اقتصادی برای کاهش فقر ارائه ندادهاند. عدم تدوین استراتژیهای اقتصادی و توسعهای در کنار فساد داخلی، منجر به فروپاشی اقتصاد افغانستان شده است. نبود برنامههای اقتصادی مؤثر برای ایجاد اشتغال و توسعه زیرساختها، باعث شده که اقتصاد کشور به حالت رکود درآید و فرصتهای شغلی برای جوانان کاهش یابد.
۳- تحریمهای بینالمللی و انزوای اقتصادی: سیاستهای افراطی طالبان در روابط بینالمللی باعث شده که افغانستان تحت تحریمهای شدید اقتصادی قرار گیرد. این تحریمها جریان ورود سرمایه و کمکهای خارجی را قطع کرده و باعث افزایش فقر شده است. بدون دسترسی به منابع مالی خارجی و سرمایهگذاری، اقتصاد افغانستان همچنان به سمت فروپاشی حرکت میکند و فقر بهطور فزایندهای گسترش مییابد.
۴- تغییرات اقلیمی و خشکسالی: تغییرات آب و هوایی و خشکسالیهای مکرر بهشدت به اقتصاد وابسته به کشاورزی افغانستان ضربه زدهاند. بسیاری از کشاورزان به دلیل کاهش بارش و از بین رفتن محصولات خود، درآمدهایشان را از دست دادهاند و این امر به افزایش فقر در مناطق روستایی منجر شده است.
۵- جنگ و ناامنی: جنگ و درگیریهای طولانیمدت در افغانستان، علاوه بر تخریب زیرساختها و اقتصاد، موجب فرار سرمایه و نیروی کار متخصص از کشور شده است. ناامنیهای مداوم، فرصتهای اقتصادی و سرمایهگذاری را کاهش داده و فقر را تشدید کرده است.
۶- نبود زیرساختهای اقتصادی: نبود جادهها، برق، آب آشامیدنی و سایر زیرساختهای اساسی نیز یکی از عوامل اصلی فقر در افغانستان است. عدم توانایی در جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی به دلیل فقدان این زیرساختها، فرصتهای شغلی را محدود کرده و فقر را در سراسر کشور گسترش داده است.
علاوه بر این، نبود فرصتهای کاری مناسب نیز به شدت در افزایش فقر نقش دارد. در افغانستان، جوانان و افراد تحصیلکرده به دلیل عدم وجود شغلهای با مزایای مناسب، به مشاغل غیررسمی و کم درآمد روی میآورند. این عدم دسترسی به مشاغل با کیفیت، به ناامیدی و احساس بیموردی در جامعه دامن میزند و از پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور جلوگیری میکند.
گرسنگی و سوءتغذیه نیز به عنوان یکی دیگر از پیامدهای فقر در افغانستان مشهود است. فقر شدید باعث کاهش دسترسی به مواد غذایی کافی و سالم میشود و این مشکل به ویژه در میان زنان و کودکان حادتر است. گرسنگی مزمن نه تنها بر سلامت جسمی تأثیر میگذارد، بلکه بر رشد و توسعه کودکان نیز اثر منفی میگذارد و چرخه فقر را ادامه میدهد.
در بسیاری از مناطق افغانستان، دسترسی محدود به آب آشامیدنی سالم یکی دیگر از عوامل موثر بر فقر است. نبود زیرساختهای مناسب در زمینه آبرسانی، صحت و سلامت عمومی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این مشکل، به ویژه در مناطق روستایی، منجر به شیوع بیماریهای مختلف و افزایش مرگ و میر میشود و بر زندگی روزمره مردم تأثیر منفی دارد.
همچنین، نبود خدمات صحی و درمانی، به ویژه برای زنان و کودکان، یکی از عوامل افزایش فقر و مرگ و میر است. دسترسی محدود به خدمات داکتران، شرایط زندگی را برای بسیاری از مردم دشوار کرده و این امر، توانایی جامعه را در مقابله با چالشهای اقتصادی و اجتماعی کاهش میدهد.
بیسوادی یکی از چالشهای مهم در افغانستان است که به ویژه در میان زنان رایج است. نرخ بالای بیسوادی، فرصتهای شغلی و اقتصادی را محدود میکند و باعث میشود که بسیاری از افراد نتوانند از تواناییهای خود به درستی بهرهبرداری کنند.
وجود نابرابری و بیعدالتی اجتماعی و اقتصادی، نیز از دیگر عوامل بروز فقر است. نابرابریها در توزیع منابع و فرصتها، باعث ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی میشود و این مسئله، بر توانایی مردم در بهبود شرایط زندگیشان تأثیر منفی میگذارد.
استفاده از مواد مخدر به عنوان یک معضل اجتماعی، در کنار افزایش فقر و بیکاری، به تضعیف جامعه و کاهش کیفیت زندگی مردم میانجامد. رشد فرهنگ استفاده از مواد مخدر، منابع مالی خانوادهها را تهدید میکند و به بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشتر منجر میشود.
فرار مغزها نیز یکی از معضلات جدی در افغانستان است. جوانان تحصیلکرده و بااستعداد به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و این مسئله باعث کاهش تواناییهای اقتصادی و اجتماعی کشور میشود. این عدم حضور نیروی انسانی متخصص، به ناتوانی کشور در توسعه اقتصادی و اجتماعی میانجامد.
در نهایت، نبود همبستگی اجتماعی و وحدت ملی نیز به تضعیف جامعه و افزایش فقر کمک میکند. عدم همکاری و همدلی بین اقشار مختلف مردم، مانع از توسعه پایدار و ایجاد یک جامعه سالم و کارآمد میشود. ایجاد وحدت و همبستگی در جامعه، میتواند به عنوان یک عامل کلیدی در کاهش فقر و بهبود شرایط زندگی مردم افغانستان عمل کند.
وضعیت فعلی اقتصاد افغانستان
اقتصاد افغانستان در سال 2024 همچنان با چالشهای عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکند. از زمان تحولات سیاسی در آگوست 2021، تسلط طالبان و توقف کمکهای بینالمللی، اقتصاد این کشور با رکود و کاهش شدید رشد مواجه شده است. در ادامه به مهمترین شاخصها و وضعیت فعلی اقتصاد افغانستان در پایان سال 2024 میپردازیم.
۱- تولید ناخالص داخلی (GDP)
براساس آخرین دادهها از منابع بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی افغانستان در سال 2024 بین 20 تا 22 میلیارد دلار برآورد شده است. این نشان میدهد که اقتصاد افغانستان نتوانسته بهبود قابل توجهی را تجربه کند. در سالهای اخیر، رشد اقتصادی افغانستان به دلیل کاهش سرمایهگذاری خارجی، محدودیت در تجارت بینالمللی و اعمال تحریمها همچنان در سطح پایین باقی مانده است.
عوامل متعددی از جمله کاهش فعالیتهای بخش خصوصی، خروج سرمایههای خارجی و محدودیتهای بانکی ناشی از تحریمهای اقتصادی، بر کاهش GDP این کشور تأثیر گذاشتهاند. کاهش تقاضای داخلی نیز به دلیل فقر گسترده و تورم بالا مزید بر علت شده و در مجموع اقتصاد افغانستان را به سوی رکود پیش برده است.
۲- عاید سرانه ملی
در سال 2024، عاید سرانه ملی در افغانستان به پایینترین سطح خود در دهههای اخیر رسیده است. در حالی که این رقم در سال 2013 حدود 650 دلار بود، در پایان سال 2020 به 516 دلار کاهش یافت. در سال 2024، با ادامه شرایط بحرانی، پیشبینی میشود که عاید سرانه به کمتر از 500 دلار رسیده باشد. این کاهش شدید نشاندهنده فقر گسترده در کشور است و میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی جدیتری را برای مردم افغانستان به همراه داشته باشد.
بخش بزرگی از مردم افغانستان به دلیل بیکاری، کاهش درآمدهای خانوادگی و افزایش هزینههای زندگی، در فقر مطلق به سر میبرند. علاوه بر این، کاهش دسترسی به خدمات اجتماعی، صحت و آموزش نیز بر کیفیت زندگی مردم تأثیر منفی گذاشته است.
۳- تورم اقتصادی
یکی از مهمترین معضلات اقتصاد افغانستان در سال 2024، نرخ تورم بالا و ناپایداری قیمتها است. تورم در این کشور به دلایل مختلفی از جمله کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت و کاهش دسترسی به ارز خارجی به شدت افزایش یافته است. برآوردها نشان میدهد که نرخ تورم در سال 2024 بین 15 تا 20 درصد بوده است.
افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند غذا و سوخت، به طور مستقیم بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشته است. کاهش ارزش افغانی و نوسانات نرخ ارز در کنار وابستگی شدید به واردات مواد غذایی و انرژی، باعث شده تا تورم در بخشهای مختلف اقتصادی به شدت افزایش یابد و قدرت خرید مردم به طرز چشمگیری کاهش پیدا کند.
۴- خشکسالی و بحران غذایی
بحران غذایی و خشکسالی یکی دیگر از چالشهای جدی اقتصاد افغانستان در سال 2024 است. بخش کشاورزی که سهمی حدود 25 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص میدهد، به دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. خشکسالیهای متوالی در سالهای اخیر باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش قیمت مواد غذایی شده است.
طبق گزارشهای سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی، حدود ۲۳ میلیون نفر از مردم افغانستان در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند. این بحران غذایی نه تنها سلامت و امنیت مردم را تهدید میکند، بلکه باعث افزایش فقر در میان جوامع روستایی و کاهش درآمدهای کشاورزان شده است. در نتیجه، امنیت غذایی به یکی از اولویتهای فوری افغانستان در سال 2024 تبدیل شده است.
۵- بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی
نرخ بیکاری در افغانستان به ویژه پس از تحولات سیاسی 2021 به شدت افزایش یافته است. از زمان روی کار آمدن طالبان و کاهش فعالیتهای اقتصادی، بسیاری از شرکتهای خصوصی و بینالمللی فعالیت خود را در افغانستان متوقف کردهاند. این مسأله به همراه کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی و تحریمهای اقتصادی، باعث شده تا نرخ بیکاری در افغانستان به سطوح بالایی برسد.
در سال 2024، بیکاری جوانان و زنان به ویژه در مناطق شهری به بیش از 40 درصد رسیده است. این مسأله باعث شده تا بسیاری از جوانان افغان به دلیل عدم دسترسی به شغل، به فکر مهاجرت به کشورهای دیگر بیفتند یا به کارهای غیررسمی روی آورند. افزایش بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی به شدت بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوادهها تأثیر منفی گذاشته است.
۶- کمکهای بینالمللی و تأثیر تحریمها
افغانستان پیش از تحولات سیاسی اخیر به شدت به کمکهای بینالمللی وابسته بود. این کمکها بخش عمدهای از بودجه دولتی و برنامههای توسعهای را تامین میکرد. اما با کاهش شدید این کمکها پس از تسلط طالبان و اعمال تحریمهای بینالمللی، وضعیت اقتصادی کشور به شدت تحت فشار قرار گرفته است.
در سال 2024، کمکهای بینالمللی به دلیل نگرانیهای جهانی درباره مسائل حقوق بشری، نحوه مدیریت طالبان و وضعیت سیاسی افغانستان کاهش یافته است. این مسأله تأثیرات منفی بر پروژههای زیرساختی، توسعهای و خدمات انسانی در افغانستان داشته و باعث شده تا کشور در مواجهه با بحرانهای مختلف مانند خشکسالی و بحران غذایی، تکیه کمتری بر منابع خارجی داشته باشد.
پیامدهای فقر
فقر در افغانستان نه تنها تأثیرات منفی بر زندگی روزمره افراد دارد بلکه عواقب گستردهتری بر روی جامعه، اقتصاد و آینده کشور نیز میگذارد. در زیر به مهمترین پیامدهای فقر در افغانستان اشاره میشود:
۱. تأثیرات اقتصادی
کاهش تولید و بهرهوری: فقر منجر به کاهش دسترسی به آموزش و مهارتهای لازم میشود که این امر در نهایت منجر به کاهش تولید و بهرهوری در اقتصاد خواهد شد.
افزایش نرخ بیکاری: نبود فرصتهای شغلی مناسب، افزایش بیکاری را به همراه دارد که خود یکی از دلایل اصلی فقر است.
تضعیف سرمایهگذاری: عدم امنیت و ثبات اقتصادی، سرمایهگذاران را از ورود به بازارهای افغانستان بازمیدارد و در نتیجه رشد اقتصادی را متوقف میکند.
بروز بحرانهای اقتصادی: فقر میتواند به بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود که هزینههای بالایی بر دوش دولت و جامعه خواهد گذاشت.
۲. تأثیرات اجتماعی
افزایش نابرابری: فقر موجب افزایش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میشود که در نهایت به تضعیف انسجام اجتماعی منجر میگردد.
جرم و جنایت: فقر و نداشتن دسترسی به فرصتهای اقتصادی ممکن است باعث بروز جرایم و رفتارهای ضد اجتماعی شود.
نقص در صحت عمومی: فقر به نبود دسترسی به خدمات صحی منجر میشود که این مسئله میتواند به شیوع بیماریها و کاهش کیفیت زندگی در جامعه منجر شود.
کاهش امید به زندگی: افراد در مناطق فقیرنشین به دلیل دسترسی محدود به خدمات صحی و تغذیه نامناسب، به طور معمول امید به زندگی کمتری دارند.
۳. تأثیرات بر آموزش و پرورش
نرخ بالای بیسوادی: فقر یکی از عوامل اصلی بیسوادی است. عدم دسترسی به آموزش و پرورش، فرصتهای شغلی را محدود میکند و چرخه فقر را ادامه میدهد.
کاهش کیفیت آموزش: در شرایط فقر، کیفیت آموزش کاهش مییابد و دانشآموزان به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند به تحصیلات عالی دسترسی پیدا کنند.
ترک تحصیل: بسیاری از دانشآموزان به ویژه در مناطق روستایی به دلیل فقر و نیاز به کمک مالی به خانواده، از تحصیل منصرف میشوند.
۴. تأثیرات بر زنان و کودکان
نابرابری جنسیتی: فقر به طور خاص بر زنان و دختران تأثیر میگذارد و باعث کاهش دسترسی آنها به آموزش، صحت و فرصتهای شغلی میشود.
خشونت خانگی: در شرایط فقر، احتمال وقوع خشونت خانگی و سوءاستفاده از زنان و کودکان افزایش مییابد.
سوءتغذیه کودکان: فقر منجر به سوءتغذیه در کودکان میشود که بر رشد جسمی و ذهنی آنها تأثیر منفی میگذارد و در آینده به مشکلات بیشتری منجر خواهد شد.
۵. تأثیرات فرهنگی
فرهنگ مهاجرت: فقر ممکن است به ایجاد فرهنگی از مهاجرت و فرار مغزها منجر شود که خود باعث کاهش توانمندیهای ملی خواهد شد.
فرسایش ارزشها: فقر ممکن است به فرسایش ارزشها و هنجارهای اجتماعی منجر شود و ناهنجاریهای اجتماعی را افزایش دهد.
راهحلهای عملی برای کاهش فقر در افغانستان
کاهش فقر در افغانستان نیازمند برنامهریزی جامع و اجرای راهحلهای مؤثر در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی است. در این بخش به بررسی راهکارهایی میپردازیم که میتوانند به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم افغانستان کمک کنند. این راهحلها شامل اقدامات داخلی و همکاریهای بینالمللی است.
۱. ایجاد برنامههای اقتصادی جامع
ایجاد شغل و کاهش بیکاری: یکی از مهمترین عوامل فقر در افغانستان بیکاری گسترده است. توسعه برنامههایی برای ایجاد شغلهای پایدار و مناسب برای اقشار مختلف جامعه، از جمله زنان و جوانان، میتواند تأثیر بسزایی در کاهش فقر داشته باشد. ایجاد صنایع کوچک و متوسط در مناطق روستایی و شهری و تشویق به کارآفرینی از طریق حمایتهای دولتی و تسهیلات بانکی، میتواند باعث بهبود شرایط زندگی بسیاری از افراد شود.
حمایت از بخش خصوصی: رشد و تقویت بخش خصوصی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تسهیل شرایط سرمایهگذاری برای کارآفرینان داخلی و خارجی، کاهش بوروکراسی، و ارائه انگیزههای مالیاتی به کسبوکارها میتواند فضای اقتصادی افغانستان را بهبود بخشد و به ایجاد فرصتهای شغلی جدید منجر شود.
۲. بهبود دسترسی به آموزش و پرورش
آموزش عمومی: افزایش دسترسی به آموزش برای تمام اقشار جامعه، به ویژه زنان و کودکان در مناطق روستایی، یکی از راهحلهای کلیدی برای کاهش فقر است. ترویج آموزش عمومی، بهویژه در مقاطع ابتدایی و متوسطه، میتواند به افزایش مهارتها و توانمندیهای افراد کمک کند و فرصتهای شغلی بهتری را برای آنان فراهم کند.
آموزش مهارتهای شغلی: یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در کاهش فقر، تقویت مهارتهای شغلی افراد است. برگزاری دورههای فنی و حرفهای، مخصوصاً برای جوانان و زنان، میتواند آنها را برای ورود به بازار کار و اشتغال در صنایع مختلف آماده کند.
۳. سرمایهگذاری در زیرساختها
زیرساختهای صحی: بهبود زیرساختهای صحت عامه و درمانی برای دسترسی به خدمات درمانی در مناطق محروم بسیار ضروری است. با افزایش دسترسی به خدمات صحی، میتوان از گسترش بیماریها جلوگیری کرد و هزینههای درمانی را کاهش داد که خود میتواند فشار اقتصادی بر خانوادهها را کم کند.
زیرساختهای اقتصادی: سرمایهگذاری در زیرساختهای اساسی مانند جادهها، شبکههای آب و برق، و سیستم حملونقل عمومی نه تنها زندگی روزمره مردم را بهبود میبخشد، بلکه زمینههای رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید را نیز فراهم میکند. توسعه زیرساختهای مناسب میتواند به تسهیل تجارت، گردشگری، و افزایش تولید داخلی کمک کند.
۴. توجه به زنان و اقشار آسیبپذیر
حمایت از حقوق زنان: زنان افغانستان از جمله اقشار آسیبپذیری هستند که نیازمند توجه ویژهای هستند. با لغو محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی علیه زنان، میتوان آنان را به عنوان نیروی کار فعال وارد بازار کار کرد. بهبود دسترسی زنان به آموزش، مشاغل پایدار، و حقوق برابر میتواند نقش مهمی در کاهش فقر خانوادهها داشته باشد. همچنین، تقویت حقوق زنان از طریق برنامههای حمایتی و قانونی، میتواند به بهبود وضعیت اجتماعی آنها کمک کند.
برنامههای حمایتی برای خانوادهها: ایجاد برنامههای حمایتی برای خانوادههای کمدرآمد و کودکان، به ویژه در مناطق روستایی و جنگزده، از اهمیت خاصی برخوردار است. برنامههای کمک مالی، توزیع مواد غذایی، و ارائه خدمات صحی و آموزشی به کودکان، میتواند به کاهش فقر خانوادهها و بهبود آینده آنها کمک کند.
۵. همکاریهای بینالمللی
کمکهای بشردوستانه و توسعهای: درخواست کمکهای بشردوستانه و همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و نهادهای کمکرسانی میتواند به کاهش فقر و بهبود شرایط زندگی مردم افغانستان کمک کند. این همکاریها میتوانند در زمینههای مختلفی از جمله صحت، آموزش، و توسعه زیرساختها مؤثر باشند.
اجرای پروژههای توسعهای: علاوه بر کمکهای فوری بشردوستانه، اجرای پروژههای توسعهای بلندمدت با همکاری نهادهای بینالمللی میتواند زمینهساز رشد اقتصادی پایدار در افغانستان باشد. این پروژهها میتوانند شامل ایجاد صنایع کوچک، توسعه کشاورزی، و ارتقای فناوری در بخشهای مختلف اقتصادی باشند.
۶. آگاهیرسانی و فرهنگسازی
برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی: برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی برای ارتقای آگاهی عمومی در زمینه فقر و روشهای مقابله با آن میتواند نقش مهمی در کاهش فقر داشته باشد. آگاهیرسانی در زمینه حقوق شهروندی، حقوق زنان، و راههای دستیابی به فرصتهای شغلی، میتواند اقشار آسیبپذیر را به سمت استقلال اقتصادی سوق دهد.
ترویج فرهنگ همبستگی و حمایت اجتماعی: ترویج فرهنگ همبستگی و حمایت از افراد آسیبپذیر در جامعه، به ویژه در مناطق فقیر و روستایی، میتواند به تقویت همدلی و همکاری در بین مردم منجر شود. این فرهنگسازی میتواند زمینههای ایجاد برنامههای اجتماعی و خیریهای برای حمایت از خانوادههای کمدرآمد و افراد نیازمند را فراهم کند.
جمع بندی
کاهش فقر در افغانستان یک هدف پیچیده و چندجانبه است که نیازمند همکاری بین دولت، مردم، و جامعه بینالمللی است. از طریق اجرای برنامههای اقتصادی جامع، بهبود زیرساختها، توجه به آموزش، و حمایت از اقشار آسیبپذیر، میتوان به کاهش فقر و بهبود شرایط زندگی مردم افغانستان دست یافت. علاوه بر این، بازنگری در سیاستهای افراطی و افزایش همکاریهای بینالمللی نیز از عوامل مهمی هستند که میتوانند بهبود اقتصادی و اجتماعی این کشور را تسهیل کنند. با تلاشهای هماهنگ و مداوم، افغانستان میتواند به سوی آیندهای روشنتر و پایدارتر حرکت کند.