چالش‌ها و فرصت‌های افغانستان در چارچوب همکاری‌های منطقه‌ای

حاميه نادري

طرز پرس

30 میزان 1403

maxresdefault.jpg

تحولات دوران پساجنگ سرد، ظهور جهانی شدن و پیشرفت‌های فناوری در زمینه‌های ارتباطات و ترانزیت باعث کاهش نقش محوری دولت‌ها شده است. در ادبیات روابط بین‌الملل، این پدیده به عنوان «وابستگی متقابل دولت‌ها» شناخته می‌شود. در چنین فضایی، دولت‌ها می‌توانند در حوزه‌های منطقه‌ای خود بهتر نقش ایفا کنند و جایگاه مناسبی پیدا کنند.

افغانستان در مجاورت سه حوزه منطقه‌ای قرار دارد: خاورمیانه، آسیای مرکزی و آسیای شرقی. یکی از مباحث اصلی این است که افغانستان به کدام یک از این حوزه‌ها تعلق دارد. کارشناسان در این زمینه نظرات متفاوتی دارند. بر اساس یکی از دیدگاه‌ها، افغانستان مستقیماً به هیچ‌کدام از این حوزه‌ها تعلق ندارد. در گذشته، افغانستان به جز روابط فرهنگی، پیوندهای اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای با خاورمیانه نداشته است، اما با ظهور تهدیدات امنیتی همچون گروه داعش، پیوندهای امنیتی افغانستان با خاورمیانه تقویت شده است.

همچنین، افغانستان ارتباطات ژئوپلیتیک و استراتژیک با آسیای مرکزی دارد، اما در تحلیل‌های منطقه‌ای، این کشور مستقیماً جزئی از آسیای مرکزی محسوب نمی‌شود. حتی سازمان پیمان امنیت جمعی که شامل کشورهای آسیای مرکزی و روسیه است، افغانستان را به عنوان عضوی از این مجموعه امنیتی نمی‌شناسد، اگرچه امنیت این کشورها از تحولات افغانستان تأثیر می‌پذیرد.

افغانستان همچنین جزو منطقه جنوب آسیا قرار نمی‌گیرد، اما در بیست سال اخیر، افغانستان به عنوان بخشی از جنوب آسیا در نظر گرفته شد و در چارچوب فعالیت‌های نماینده ویژه آمریکا در امور جنوب آسیا مدیریت شد.

این کشور هرچند به طور مستقیم در هیچ‌یک از این حوزه‌های منطقه‌ای جای نمی‌گیرد، اما به شکل غیرمستقیم با تمامی آنها مرتبط است. این کشور از تحولات این حوزه‌ها تأثیر می‌گیرد، بر آنها تأثیر می‌گذارد و نیاز به تعامل با آنها دارد.

موقعیت افغانستان در سازمان‌های منطقه‌ای

افغانستان از سال ۱۹۹۳ عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو) بوده و در سال ۲۰۰۷ به عنوان عضو دائمی اتحادیه همکاری‌های منطقه جنوب آسیا (سارک) پذیرفته شد. همچنین، در سال ۲۰۱۲ به عنوان عضو ناظر سازمان شانگهای شد. اما این سوال مطرح است که آیا افغانستان از ظرفیت‌ها و فرصت‌هایی که این سازمان‌ها فراهم می‌کنند، بهره برده است؟

سازمان اکو با هدف بهبود توسعه اقتصادی پایدار، حذف موانع تجاری، تقویت همکاری‌های ترانزیتی و توسعه منابع انسانی ایجاد شده است. اهداف سارک نیز بر توسعه اقتصادی، کشاورزی، دامداری، مخابرات، انرژی و زیرساخت‌ها متمرکز است. سازمان شانگهای نیز با پوشش جمعیتی نزدیک به ۵/۱ میلیارد نفر، همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی را بین اعضا ترویج می‌کند.

با وجود این، افغانستان نتوانسته است از ظرفیت‌ها و فرصت‌های این سازمان‌ها به خوبی بهره‌برداری کند. چالش‌های مختلف باعث شده‌اند که این کشور نتواند از این فرصت‌های منطقه‌ای بهره‌مند شود.

چالش‌های افغانستان در بهره‌گیری از ظرفیت‌های منطقه‌ای:

موقعیت جغرافیایی افغانستان این کشور را در جایگاه مناسبی برای بهره‌گیری از فرصت‌های منطقه‌ای قرار می‌دهد، اما این فرصت‌ها به فعلیت نرسیده‌اند. در حالی که تمرکز بسیاری از سازمان‌های منطقه‌ای بر اقتصاد ترانزیتی و تجاری است، افغانستان فاقد زیرساخت‌های لازم مانند راه‌آهن سراسری و امنیت برای ترانزیت انرژی است.

مهم‌ترین چالش افغانستان، عدم ثبات دولت‌هاست. در نیم قرن اخیر، ده دولت در افغانستان روی کار آمده‌اند که به طور میانگین عمر هر دولت پنج سال بوده است. این ناپایداری سیاسی و امنیتی باعث شده که افغانستان نتواند از فرصت‌های منطقه‌ای به‌طور مؤثر بهره‌برداری کند.

فرصت‌ها و راهکارها

افغانستان باید از تجربیات گذشته استفاده کرده و برای پیوستن به نظم منطقه‌ای و بهره‌برداری از همکاری‌های منطقه‌ای تلاش کند. تجربه ۲۰ ساله تلاش برای ادغام افغانستان در نظم جهانی به نتیجه نرسیده و اکنون زمان آن است که کشور بر اساس شرایط داخلی و نیازهای منطقه‌ای، برای تعامل با منطقه گام‌های مؤثری بردارد.

افغانستان باید زمینه لازم را برای پیوستن به سازمان‌های منطقه‌ای فراهم کرده و با استفاده از یک رویکرد سازنده در مسائل اقتصادی و اجتماعی، فضای لازم را برای رشد استعدادهای داخلی و ایجاد تعاملات بین‌المللی فراهم کند.