سه سال پس از بازگشت طالبان؛ زندگی زنان افغانستان در سایه سرکوب و محدودیت‌ها

حامیه نادری

طرز پرس

24 سنبله 1403

e70462e4-f237-43bc-bafa-dcb394cdf0b1.jpeg

سه سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان می‌گذرد و در این مدت زنان با یکی از بدترین دوره‌های زندگی خود روبه‌رو شده‌اند. با روی کار آمدن طالبان، زنان در این کشور که پیش از این در مسیر رشد و پیشرفت قرار داشتند، به‌سرعت با موجی از محدودیت‌ها، سرکوب و محرومیت‌ها مواجه شدند.
طرز پرس- طالبان با صدور بیش از ۸۰ فرمان سختگیرانه، زنان را به طور سیستماتیک از همه عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، و حتی زندگی شخصی حذف کرده‌اند. این سرکوب همه‌جانبه باعث شده است که بسیاری از حقوق و آزادی‌های زنان از جمله حق تحصیل، حق کار، و حتی آزادی‌های فردی آن‌ها به‌شدت محدود شود.
این گزارش به دنبال آن است که با نگاهی جامع‌تر به وضعیت کنونی زنان افغانستان و سیاست‌های طالبان، تصویر واضح‌تری از زندگی زنان تحت حکومت این گروه ارائه دهد. سیاست‌هایی که زندگی روزمره، آینده و هویت اجتماعی و فرهنگی زنان را نابود کرده است.

تحصیل: رؤیایی که به پایان رسید

یکی از نخستین اقدامات طالبان پس از بازگشت به قدرت، بستن مکاتب و دانشگاه‌ها بر روی دختران بود. طالبان تحصیل دختران را برخلاف آموزه‌های خود تعبیر کرده و به‌سرعت دستور دادند که تمامی مراکز آموزشی متوسطه و دانشگاه‌ها به روی دختران بسته شوند. در دو دهه گذشته، دستاوردهای تحصیلی برای زنان امید تازه‌ای به جامعه داده بود. دختران افغانستانی به‌طور گسترده به مکاتب و دانشگاه‌ها دسترسی پیدا کرده بودند و بسیاری از آنان به مراحل بالای تحصیلی رسیده و در رشته‌های مختلف تحصیلات عالیه داشتند. اما با روی کار آمدن طالبان، این رؤیاها به یک‌باره نابود شد. دخترانی که تا دیروز با امید به آینده‌ای روشن به مکتب‌ها می‌رفتند، اکنون از حق تحصیل محروم و به اجبار در خانه‌های خود محبوس شده‌اند.
حتی در بخش آموزش غیررسمی و خصوصی نیز فشارها روزبه‌روز بیشتر شده است و بسیاری از مؤسسات آموزشی خصوصی نیز مجبور به بستن درهای خود بر روی دختران شده‌اند. این امر نه تنها نسل فعلی زنان و دختران را از آموزش محروم کرده، بلکه آینده‌ی جامعه را نیز به‌طور جدی تهدید می‌کند.

کار: بازگشت به وابستگی اقتصادی

در دوران قبل از بازگشت طالبان، زنان افغانستانی به تدریج به جایگاه‌های کلیدی در جامعه دست یافته بودند. آنان در بخش‌های مختلف از جمله سیاست، اقتصاد، آموزش، و حتی نظامی حضور فعال داشتند و برخی از آنان به مقام‌های عالی دولتی و رهبری رسیده بودند. زنان در مشاغل حرفه‌ای از جمله پزشکان، معلمان، وکلا، و سیاستمداران نقش مؤثری ایفا می‌کردند. اما پس از بازگشت طالبان، تمامی این دستاوردها نابود شد. طالبان با منع زنان از فعالیت در بیشتر مشاغل و حتی خروج از خانه بدون حضور محرم، به‌طور عملی آن‌ها را از فعالیت‌های اقتصادی محروم کرده‌اند. اکنون، تنها بخش‌هایی مانند صحت و آموزش ابتدایی هستند که زنان اجازه فعالیت در آن‌ها را دارند، و حتی در این بخش‌ها نیز زنان با محدودیت‌ها و فشارهای زیادی مواجه‌اند.
این سیاست‌ها باعث شده‌اند که زنان افغان که پیش‌تر استقلال اقتصادی خود را به دست آورده بودند، اکنون بار دیگر به وابستگی کامل اقتصادی به مردان خانواده بازگردند. بسیاری از زنان که پیش‌تر نان‌آور خانواده‌های خود بودند، اکنون نه تنها منبع درآمد خود را از دست داده‌اند، بلکه خانواده‌های آنان نیز با مشکلات شدید اقتصادی مواجه شده‌اند. این وابستگی اقتصادی، موجب افزایش فقر در میان خانواده‌ها و کاهش نقش زنان در جامعه شده است.

قوانین اجتماعی: حذف زنان از فضای عمومی

طالبان با صدور قوانین سختگیرانه و غیرمنطقی اجتماعی، عملاً زنان را از حضور در فضای عمومی و اجتماعی محروم کرده‌اند. از حجاب اجباری گرفته تا ممنوعیت خروج از خانه بدون حضور محرم، این قوانین به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که حضور زنان در جامعه به حداقل ممکن برسد. طالبان با اعمال این قوانین، عملاً زنان را به موجوداتی خانه‌نشین تبدیل کرده و به حاشیه زندگی اجتماعی رانده‌اند. حتی در مواردی که به زنان اجازه داده می‌شود از خانه خارج شوند، آن‌ها باید تحت شرایط سخت و محدودکننده‌ای همچون همراه داشتن محرم و رعایت کامل حجاب اسلامی از خانه خارج شوند. طالبان همچنین با ایجاد پلیس‌های امر به معروف و نهی از منکر، کنترل شدیدی بر پوشش و رفتار زنان در فضای عمومی اعمال می‌کنند. زنان که روزگاری به عنوان بخش فعال و حیاتی جامعه شناخته می‌شدند، اکنون به‌طور سیستماتیک از فضای عمومی حذف شده‌اند.

خشونت و سرکوب: تهدید و سکوت

سیاست‌های سرکوبگرانه طالبان به خشونت و سرکوب سیستماتیک علیه زنان نیز منجر شده است. در طول سه سال گذشته، گزارش‌های متعددی از افزایش خشونت علیه زنان در افغانستان منتشر شده است. این خشونت‌ها شامل تجاوز، شکنجه، ازدواج‌های اجباری، و تهدیدات جانی بوده‌اند. طالبان به‌طور سیستماتیک تلاش کرده‌اند تا هرگونه صدای معترض یا فعال حقوق زنان را خاموش کنند. زنانی که در اعتراضات خیابانی شرکت کرده‌اند، با برخوردهای خشن و بازداشت‌های گسترده مواجه شده‌اند. بسیاری از فعالان حقوق زنان و خبرنگاران زن مجبور به فرار از کشور شده‌اند، در حالی که کسانی که در کشور باقی مانده‌اند، زیر سایه تهدیدات جانی زندگی می‌کنند. طالبان با استفاده از خشونت و تهدید، هرگونه تلاش برای به دست آوردن حقوق زنان را سرکوب کرده‌اند و فضای عمومی را برای زنان به محلی ناامن تبدیل کرده‌اند.

زندگی روزمره: تلاش برای بقا

فرمان‌ها و قوانین طالبان زندگی زنان را به چالشی جدی تبدیل کرده است. زنان که پیش از این به‌عنوان نیروی فعال جامعه حضور داشتند، اکنون مجبور به تحمل محدودیت‌هایی شده‌اند که نه تنها آزادی‌های فردی آنان را به‌شدت محدود کرده، بلکه حتی ساده‌ترین جنبه‌های زندگی روزمره را نیز تحت تأثیر قرار داده است.

نتایج:

۱.محرومیت کامل از تحصیل برای دختران: دختران افغان به‌طور کامل از تحصیل محروم شده‌اند که منجر به نابودی رؤیاهای تحصیلی و حرفه‌ای آنان شده است.
۲.رشد فقر و وابستگی اقتصادی زنان: با منع زنان از کار، آن‌ها به‌طور کامل به مردان خانواده وابسته شده‌اند که این امر به افزایش فقر در جامعه دامن زده است.
۳.حذف زنان از فضای عمومی: قوانین سختگیرانه طالبان باعث شده است زنان از زندگی اجتماعی و عمومی حذف شوند و به حاشیه رانده شوند.
۴.افزایش خشونت سیستماتیک علیه زنان: تجاوز، شکنجه، و ازدواج‌های اجباری به‌طور گسترده علیه زنان اعمال شده و آنان را در شرایطی ناامن قرار داده است.
۵.سرکوب شدید صدای معترضان: هرگونه اعتراض یا فعالیت حقوقی زنان با سرکوب شدید مواجه شده و بسیاری از فعالان زن مجبور به فرار از کشور شده‌اند.
۶.تضعیف بخش‌های خدماتی و صحی: منع زنان از کار در بخش‌های حیاتی، به کاهش کیفیت خدمات اجتماعی و صحی منجر شده است.
۷.افزایش مشکلات روحی و روانی: محدودیت‌های اجتماعی و اقتصادی، زنان را با مشکلات روحی شدید مانند افسردگی و اضطراب روبه‌رو کرده است.
۸.تأثیرات منفی بر نسل‌های آینده: محرومیت زنان از حقوق اساسی، به‌ویژه تحصیل و کار، بر کودکان و نسل‌های آینده نیز تأثیر منفی گذاشته و آن‌ها را از فرصت‌های رشد محروم کرده است.
۹.تضعیف هویت فرهنگی و اجتماعی زنان: طالبان نه تنها زنان را از حقوق اساسی‌شان محروم کرده‌اند، بلکه به تضعیف هویت فرهنگی و اجتماعی آنان نیز منجر شده‌اند.
۱۰.افزایش بحران‌های اجتماعی و بی‌ثباتی: سیاست‌های طالبان باعث افزایش نابرابری‌های جنسیتی و بحران‌های اجتماعی شده و جامعه را به سمت بی‌ثباتی بیشتری سوق داده است.

سه سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، زنان افغانستان با یکی از شدیدترین بحران‌های حقوق بشری تاریخ خود روبه‌رو هستند. محرومیت از حقوق اساسی، سرکوب سیستماتیک و خشونت گسترده، چشم‌انداز تاریکی برای آینده زنان افغانستان ترسیم کرده است. اکنون نیاز به اقدام‌های جدی جامعه جهانی برای تغییر این وضعیت بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. بدون این اقدامات، زنان افغانستانی همچنان در سایه ظلم و سرکوب طالبان گرفتار خواهند ماند.