اسلام، بهعنوان دینی که بر عدالت و برابری میان زن و مرد تأکید دارد، همواره از آموزش و تحصیل علم برای زنان حمایت کرده است. برخلاف دیدگاههای محدود و تنگنظرانهای که در برخی مناطق بهویژه در دوره کنونی حاکم شده، تاریخ اسلام مملو از مثالهایی است که نشان میدهد زنان نه تنها به تحصیل علم تشویق میشدند، بلکه در آموزش و تربیت نسلها نقش اساسی ایفا کردهاند.
طرز پرس - این موضوع نه تنها توسط آیات قرآن و احادیث نبوی تأیید شده، بلکه فقها و دانشمندان اهل سنت و شیعه نیز بر این مسئله صحه گذاشتهاند. قوانین بینالمللی و حقوق بشر نیز بر حق آموزش زنان تأکید دارند و سیاستهای محدودکننده علیه زنان از هر جهت، محکوم است.
تحصیل علم در قرآن و سنت نبوی
در قرآن کریم و احادیث نبوی، علم به عنوان نور و جهل به عنوان ظلمت معرفی شده است. تحصیل علم در اسلام به هیچ عنوان مختص به مردان نیست؛ بلکه یک وظیفه دینی و اخلاقی است که بر تمام مسلمانان، اعم از زن و مرد، وضع شده است.
آیات قرآنی:
- سوره زمر، آیه ۹: «... قل هل یستوى الذین یعلمون والذین لا یعلمون...»
- سوره مجادله، آیه ۱۱: «... یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات...»
- سوره آل عمران، آیه ۷: «... و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا...»
این آیات نشان میدهد که قرآن علم و دانش را برای تمامی مسلمانان ضروری میداند و آنان را به تلاش برای کسب دانش ترغیب میکند.
احادیث نبوی:
پیامبر اسلام (ص) فرمود: «طلب العلم فریضة على کل مسلم و مسلمة.» این حدیث به صراحت بر وجوب تحصیل علم برای هر مسلمان، زن یا مرد، تأکید میکند. همچنین روایت است که پیامبر (ص) به زنان مدینه توصیه کرده است که در جلسات علمی شرکت کنند و از عایشه (رض) به عنوان معلم و مرجع علمی یاد کردهاند.
آموزش زنان در زمان پیامبر (ص)
پیامبر اکرم (ص) با هدف ارتقاء سطح علمی جامعه، آموزش زنان را نیز مورد توجه قرار داد. بلاذری روایت میکند که در دوران ظهور اسلام در مکه، تنها هفده نفر باسواد بودند. او از یک زن قریشی به نام «شفا» یاد میکند که در دوره جاهلیت سواد داشت و به عنوان یکی از زنان فاضله شناخته میشد.
پیامبر (ص) به این زن دستور داد که به همسرش حفصه آموزش دهد، که نشاندهنده اهمیت آموزش زنان و نقش آنان به عنوان معلم در دوران پیامبر (ص) است. زنان سواددار مانند حفصه و عایشه در جامعه اسلامی به فعالیتهای علمی پرداختند و در مساجد به آموزش و یادگیری علم پرداختند.
تعلیمات دینی پیامبر (ص) برای زنان
پیامبر (ص) وقت قابل توجهی را به آموزش زنان اختصاص داد. زنان از پیامبر (ص) درخواست کردند که روزی را به آموزش آنان اختصاص دهد و ایشان پذیرفتند و به ارشاد زنان پرداختند. همسران پیامبر (ص) نیز در مسائل دینی و فقهی به عنوان منابع علمی شناخته میشدند و خانههایشان به مدارس علمی تبدیل شده بود.
زنان معلم و محدث
برخی از زنان در تعلیم و تدریس مانند همسران پیامبر (ص) فعالیت میکردند. مادر حسن بصری در سده اول هجری، داستانهای دینی را برای زنان نقل میکرد و با سخنان پندآمیز آنان را موعظه میکرد. مساجد نیز به عنوان مراکز تعلیم عمومی برای زنان عمل میکردند و زنان میتوانستند در مجالس علمی حاضر شوند.
دانشمندان زن مشهور
زنان علمی و فقهی معتبری چون ام سلمه، ام اسلم، و ام جمیل در تاریخ شناخته شدهاند. این زنان با دانش و اجتهاد خود به عنوان منابع علمی و دینی مورد احترام بودند و به جمعآوری و انتقال حدیث پرداختهاند.
آموزش علم زن از منظر فقهای شیعه و اهل سنت
امام جعفر صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع)، ششمین امام شیعیان، بهوضوح بر اهمیت تحصیل علم تأکید کرده و نظر روشن و قاطعی درباره این موضوع دارد.
حدیث: امام جعفر صادق (ع) میفرمایند: «العلم نور یضعه الله فی قلب من یشاء.» (الکافی، ج۱، ص۳۹). این حدیث بیانگر این است که علم از نور الهی است و خداوند آن را در دل کسانی قرار میدهد که بخواهد. این امر تأکید بر اهمیت و ارزش علمی دارد که برای تمامی مؤمنان، چه زن و چه مرد، در دسترس است.
نظر درباره تعلیم زنان: امام جعفر صادق (ع) آموزش و یادگیری را برای زنان نیز ضروری دانستهاند و هیچ گونه تفاوتی در این زمینه قائل نشدهاند.
امام ابوحنیفه
امام ابوحنیفه، بنیانگذار مذهب حنفی، نیز بر اهمیت تحصیل علم برای زنان تأکید کرده و نظر روشن و قابل توجهی در این زمینه دارد.
حدیث: امام ابوحنیفه بهعنوان فقیه و محدث معتبر، به تعلیم و تحصیل علم برای زنان احترام قائل بوده و آن را واجب میدانسته است.
فتاوی: یکی از فتاوی مشهور امام ابوحنیفه این است که علم و تحصیل آن برای هر فرد مسلمان، زن یا مرد، ضروری است. ایشان به تعلیم زنان در مسائل دینی و فقهی توجه ویژهای داشته و تحصیل علم را به جنسیت محدود نکردهاند.
قوانین وضعی و بینالمللی
براساس قوانین بینالمللی، بهویژه کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW) و اعلامیه جهانی حقوق بشر، آموزش یکی از حقوق بنیادین بشری است که باید برای تمامی افراد، بدون تبعیض جنسیتی، فراهم شود. قانون اساسی افغانستان نیز تا پیش از تسلط طالبان، آموزش را به عنوان یکی از حقوق مسلم شهروندان، بدون توجه به جنسیت، تضمین کرده بود. محرومیت زنان از آموزش، نقض آشکار حقوق آنان و بازگشتی به دوران تاریک جاهلیت است.
نقد سیاست آموزشی طالبان: نقض حقوق بشر و موانع پیشرفت اجتماعی
سیاست منع آموزش زنان توسط طالبان یکی از خطرناکترین اقدامات این گروه است که نه تنها به تضعیف جایگاه زنان در جامعه میانجامد، بلکه بر کل جامعه افغانستان تأثیر منفی میگذارد. در اینجا به موارد برجسته رد این سیاست اشاره میشود:
۱.مخالفت با آموزههای اسلامی: طالبان برخلاف تعالیم قرآن کریم، که علمآموزی را برای همه مسلمانان واجب میداند، اقدام به محروم کردن زنان از حق آموزش کردهاند.
۲.خلاف سنت نبوی: پیامبر اسلام (ص) بهویژه به آموزش زنان تأکید داشته و این سیاست طالبان با سنت پیامبر در تضاد است.
۳.نقض اصول فقهی: فقهای بزرگ اسلام از جمله امام جعفر صادق (ع) و امام ابوحنیفه تحصیل علم را برای همه افراد، فارغ از جنسیت، واجب دانستهاند. سیاست طالبان مغایر با فتاوی این فقهاست.
۴.برخلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر: آموزش به عنوان یک حق اساسی بشر در اعلامیه جهانی حقوق بشر شناخته شده است و طالبان با محرومیت زنان از تحصیل، حقوق انسانی آنان را نقض میکنند.
۵.زیان به توسعه اقتصادی و اجتماعی: محروم کردن زنان از آموزش جامعه را از بهرهبرداری از نیمی از نیروی انسانی خود محروم میکند و به رکود اقتصادی و اجتماعی منجر میشود.
۶.ایجاد نابرابری جنسیتی: این سیاست نابرابری جنسیتی را تقویت میکند و منجر به کاهش فرصتهای شغلی و اجتماعی برای زنان میشود
۷.افزایش فقر و محرومیت: جلوگیری از تحصیل زنان باعث کاهش فرصتهای شغلی و افزایش فقر در میان زنان و خانوادههایشان میشود.
۸.تضعیف بنیان خانواده: زنان تحصیلکرده در تربیت نسلهای آینده و بهبود سلامت خانوادهها نقش کلیدی دارند و این سیاست منجر به تضعیف خانوادهها میشود.
۹.تضعیف نوآوری و پیشرفت: آموزش زنان به ارتقای نوآوری و خلاقیت کمک میکند. منع آن به رکود علمی و فرهنگی منجر خواهد شد.
۱۰.افزایش مهاجرت و فرار مغزها: بسیاری از خانوادهها و زنان به دنبال فرار از این محدودیتها کشور را ترک خواهند کرد که به از دست دادن نیروی فکری و انسانی کشور منجر میشود.
۱۱.از بین بردن امید و انگیزه: این سیاست امید و انگیزه نسل جوان دختران را نابود میکند و آنان را از دستیابی به آرزوهای خود محروم میسازد.
۱۲.نقض تعهدات بینالمللی افغانستان: افغانستان متعهد به رعایت حقوق بینالمللی و پیمانهای جهانی است که حق آموزش برای همه افراد، بدون تبعیض جنسیتی، را تضمین میکند. این سیاست طالبان با تعهدات بینالمللی در تضاد است.
این موارد به وضوح نشان میدهند که سیاست منع آموزش زنان توسط رژیم طالبان، نه تنها از لحاظ دینی و حقوقی قابل دفاع نیست، بلکه تأثیرات منفی گستردهای بر کل جامعه افغانستان خواهد داشت.
نتیجهگیری
سیاستهای آموزشی طالبان که به محرومیت زنان از آموزش و تحصیل علم منجر شده است، بهطور چشمگیری با اصول دینی اسلام، قوانین بینالمللی و حقوق بشری در تضاد است. اسلام، بهویژه از منظر قرآن کریم و سنت نبوی، بر اهمیت و ضرورت آموزش برای تمامی مسلمانان، بدون توجه به جنسیت، تأکید دارد. احادیث پیامبر اسلام (ص) و نظرات فقهی بزرگانی چون امام جعفر صادق (ع) و امام ابوحنیفه، نیز ضرورت تحصیل علم برای زنان را تأیید میکنند و هر گونه محدودیت در این زمینه را نقض اصول اسلامی میدانند.
از نظر حقوق بینالمللی، کنوانسیونهای مختلف مانند CEDAW و اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق آموزش را بهعنوان یکی از حقوق بنیادین انسانی معرفی میکنند که باید بدون تبعیض جنسیتی برای همه افراد فراهم شود. سیاستهای طالبان، با نقض این حقوق اساسی، به وضوح با تعهدات بینالمللی افغانستان در تضاد است.
محرومیت زنان از آموزش نه تنها به نفع جامعه اسلامی نیست بلکه به طور مستقیم به زیان جامعه افغانستان است. این سیاست با تقویت نابرابری جنسیتی، کاهش فرصتهای شغلی، و افزایش فقر، به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور لطمه میزند. همچنین، عدم آموزش زنان موجب کاهش نوآوری و پیشرفت علمی و فرهنگی خواهد شد و به مهاجرت و فرار مغزها منجر میشود که به از دست رفتن سرمایههای انسانی کشور خواهد انجامید.
در نتیجه، سیاستهای ضدعلمی طالبان، با توجه به تبعات گسترده و منفی آن، باید بهطور قاطع مورد نقد و بررسی قرار گیرد و تلاشهای بینالمللی برای تأمین حق آموزش برای زنان و دختران افغان ادامه یابد. تنها با تغییر این سیاستهای محدودکننده و توجه به اصول اسلامی و انسانی، میتوان به تحقق عدالت و پیشرفت در جامعه افغانستان دست یافت.